خاطراتی از جنس وکالت

در جمع همکاران وکیل مشغول صرف عصرانه بودیم ناگهان زنگ دفتر وکالت به صدا درآمد. منشی درب را باز کرد خانمی مضطرب و رنگ پریده وارده دفتر شد.این خانم که طبق قرار ملاقات جهت مشاوره حقوقی به دفتر مراجعه نموده اظهارات خود را با بغض آغازکرد. طنین گریه آن خانم هیچگاه از ذهنم فراموش نمی شود . اشک بر چشمان و هق هق کنان اظهار می کرد که : شوهرم که کارمند می باشد و دارای مدرک فوق لیسانس است من را در منزل به دور از انظار دیگران مورد ضرب و شتم قرار می دهد حتی یک بار همسرم چاقوی آشپزخانه را بر روی گلویم گرفت و قصد جان مرا نمود . روزی دیگرهم گوشی تلفن را به دور گردنم پیچید و مرا تهدید به مرگ کرد . شوهرم در بیرون از منزل به ظاهر آدم متشخصی می باشد اما در منزل مانند یک حیوان درنده خو با من رفتار می کند . آقای وکیل موندم سر دو راهی چکار کنم؟ ... اظهارات آن خانم به شدت من را تحت تاثیر قرار داد و یاد سخنان یکی از اساتید افتادم که در کتابی مطالعه نموده بودم : «قانون اسلامی و قانون اساسی ایران هم که از قرآن الهام گرفته، این حق را به هر فرد انسانی می دهد که از حق قانونی خود دفاع کند. اما این دفاع در مقابل چه چیز است؟ از تجاوز به مرزهای کشور که بگذریم هر انسان این حق را دارد که در مقابل تجاوز دیگران در اجتماع به دفاع از خود بپردازد که لازمه این دفاع در مقابل زورگویان و خلاف کاران دانستن موارد قانونی است و انسان باید با قانون از حق خود دفاع کند. اما از کجا مردم این قانون و راههای دفاع را یاد بگیرند تا مورد تجاوز دیگران قرار نگیرند و اگر گرفتار آمدند در دادگاه ها و مراکز قانونی بتوانند از حق خود دفاع کنند و بدانند که چطور باید در مقابل خطاکاران ایستاد و حق خود را گرفت... هستند اشخاصی که مورد ظلم و ستم و پایمال شدن حقوق خود قرار می گیرند اما نمی دانند چه کنند و چطور در دادگاه اقامه دعوا نمایند یا باید تن به اجحاف و زورگویی بدهند یا یک وکیل برای احقاق بگیرند... آن چه بیان آن ضرورت دارد این است که در جامعه کنونی آگاهی از مسائل قانونی در جهت احقاق حق خود امری اجتناب ناپذیر است مضافا اینکه فرهنگ استفاده از وکیل جامعه را در نیل به اجرای عدالت و احقاق حق مظلوم یاری خواهــد نمود.

عبدالرحمن خوجه

وکیل دادگستری و مشاور حقوقی

عضو وکلا و مشاورین حقوقی تهران